بسیاری از ما در زندگی روزمره با گریس سر و کار داریم؛ چه در لولای در خانه، چه در قطعات خودرو یا دستگاههای صنعتی. شاید برایتان جالب باشد بدانید که همین ماده ساده، پشت سر خود آزمایشهای دقیقی دارد که برای تضمین کیفیت آن انجام میشوند. یکی از این آزمایشها مربوط به دمایی است که در آن، گریس حالت خود را از دست میدهد و به شکل روانتری درمیآید. اینجاست که استاندارد ASTM D566 وارد عمل میشود.
استاندارد ASTM D566 برای اندازهگیری «نقطه قطرهای گریس» طراحی شده است؛ یعنی دمایی که گریس شروع به جاری شدن میکند. دانستن این عدد به مصرفکنندگان و صنعتگران کمک میکند تا مطمئن شوند گریسی که انتخاب کردهاند در دمای کاری مناسب، عملکرد پایدار دارد.
ASTM D566 به زبان ساده
وقتی یک گریس گرم میشود، در یک نقطه مشخص شروع به روان شدن میکند. این دما، همان نقطهای است که به آن Drop Point یا نقطه قطرهای گفته میشود. استاندارد ASTM D566 دقیقا مشخص میکند که این نقطه چگونه و با چه دستگاهی باید اندازهگیری شود.
در این آزمون، نمونهای از گریس در داخل ظرفی فلزی قرار میگیرد که در آن سوراخ کوچکی در کف آن تعبیه شده است. ظرف بهآرامی گرم میشود. وقتی نخستین قطره از گریس به بیرون چکید، دمای لحظهای بهعنوان نقطه قطرهای ثبت میشود. عددی که بهدست میآید، معمولاً برحسب درجه سانتیگراد گزارش میشود.
این عدد نشان میدهد که گریس تا چه دمایی میتواند بدون از دست دادن ساختار خود، مقاوم بماند. به عبارت دیگر، هرچه نقطه قطرهای بالاتر باشد، آن گریس در دمای بیشتری پایداری دارد.
چرا این استاندارد اهمیت دارد؟
استاندارد ASTM D566 نهفقط برای تولیدکنندگان گریس، بلکه برای کاربران نهایی مانند تعمیرکاران، مهندسان و اپراتورهای کارخانه اهمیت دارد. این عدد به آنها نشان میدهد که آیا گریس انتخابی در شرایط واقعی کاری، دوام میآورد یا خیر. تصور کنید در یک کارخانه صنعتی که ماشینآلات دائم در حال فعالیت و اصطکاک هستند، از گریسی استفاده شود که نقطه قطرهای پایینی دارد.
در چنین شرایطی، با بالا رفتن دما، گریس ذوب میشود و روانکاری را از دست میدهد. در نتیجه، قطعات بهسرعت فرسوده شده یا حتی آسیب میبینند. در مقابل، اگر از گریسی با نقطه قطرهای بالا استفاده شود، میتوان مطمئن بود که در شرایط سخت نیز همچنان بهدرستی عمل میکند.
یک مثال ساده از زندگی روزمره
فرض کنید قصد دارید دوچرخهای را که مدتی در انبار مانده، دوباره قابل استفاده کنید. لولای زنجیر یا پدال را با گریس قدیمی که در گرمای تابستان مایع شده، چرب میکنید. پس از مدتی متوجه میشوید که گریس بهجای باقی ماندن روی زنجیر، به پایین چکه کرده و خاصیت روانکاری خود را از دست داده است. دلیل این اتفاق، پایین بودن نقطه قطرهای گریس است. اگر از گریسی با استاندارد بالاتر (طبق ASTM D566) استفاده میکردید، چنین مشکلی پیش نمیآمد.
مزایای استفاده از ASTM D566 در صنایع
این استاندارد مزایای زیادی برای صنایع بهدنبال دارد. اول از همه، اطمینان از انتخاب درست گریس برای کاربرد خاص. وقتی مشخص باشد که یک گریس تا چه دمایی پایدار است، میتوان آن را در ماشینآلات خاص، خطوط تولید یا حتی خودروهای سنگین استفاده کرد بدون اینکه نگران از دست رفتن روانکاری بود.
از طرف دیگر، اجرای این آزمون ساده است و در اکثر آزمایشگاههای صنعتی انجام میشود. همین ویژگی باعث شده تا ASTM D566 یکی از پرکاربردترین استانداردهای دنیای روانکارها باشد. همچنین در پروژههای بزرگ صنعتی که چندین پیمانکار و تولیدکننده درگیر هستند، وجود این استاندارد کمک میکند تا همه از معیار یکسانی برای ارزیابی کیفیت گریس استفاده کنند. این هماهنگی، از بروز خطا و آسیبهای پرهزینه جلوگیری میکند.
جمعبندی
استاندارد ASTM D566 یک روش معتبر و بینالمللی برای اندازهگیری نقطه قطرهای گریس است. این نقطه، همان دمایی است که گریس ساختار جامد خود را از دست میدهد و شروع به روان شدن میکند.
دانستن این دما به همه کمک میکند، از مکانیک خودرو گرفته تا مدیر فنی یک کارخانه. چه در استفادههای روزمره و چه در محیطهای صنعتی، اگر بخواهیم گریسی را انتخاب کنیم که دوام بالایی داشته باشد، باید به عدد نقطه قطرهای آن توجه کنیم. استفاده از گریسهایی که طبق ASTM D566 آزمایش شدهاند، خیالمان را راحت میکند که انتخابمان، انتخابی هوشمندانه و مطمئن است.